چه خوش است حال مرغي که قفس نديده باشد
چه نکوتر آنکه مرغــي ز قفـس پريده باشد
پـر و بـال ما بريدند و در قفـس گشـودند
چه رها چه بسته مرغي که پرش بريده باشد
من از آن يکي گـزيدم که بجـز يکـي نديدم
که ميان جمله خوبان به صفت گزيده باشد
عجب از حبيـبم آيد که ملول مي نمايد
نکند که از رقيبان سـخني شـنيده باشد
اگر از کسي رسيده است به ما بدي بماند
به کسي مبـاد از ما که بدي رسـيده باشد.
و هيچ منهاي هيچ هيچ مي شود وقتي ضرب همه در هيچ هيچ مي شود وقتي که بخش هيچ بر همه هيچ مي شود شک مي کني که جمع همه با هيچ هيچ مي شود...
lمنتظر حضور سبزتان هستم...
يا علي